شمر دون لحظه‌ای

شمر دون لحظه‌ای

[ حاج محمود کریمی ]
شمرِ دون لحظه‌ای، خنجر مکش از جفا
پیش مادر مَبُر، رأس پسر از قفا

یا زهرا یا زهرا، سوی مقتل میا...

قاتل از یک طرف، خنجر کِشَد از کمر
زهرا از یک طرف، ناله کشد از جگر

یا زهرا یا زهرا، سوی مقتل میا...

یا حسین...

من ز طفلی بر سرِ دوشِ نبی دیدم تو را
از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین؟

زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین، منزل و مأوای تو نیست

مگر کسی که کشته شد، تنش برهنه می‌کنند 
مگر که کهنه پیرُهن، به پیکرش روا نبود

مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود

ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند
با خبران غمت، بی خبر از عالمند

یوسف مصر بقا، در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با دِرهمند

هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت
سوختگانِ غمت، با غمِ دل خرمند

خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زان که شهیدان تو، جمله مسیحا دمند

( با یک نفَس تمام جهان شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یک صدا یا حسین)

نظرات