حمید علیمی

شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد

697
13
(شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد
شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد) 2

(اما رسیده مجلسِ ماتم بگیرد) 2
جایی که دلها را غمِ عالم بگیرد

( حق دارد این خانوم قلبش غم بگیرد) 2

این کیست این نامی نفس‌گیر است زینب
این کیست معنای تفاسیر است زینب

بالاتر از درک تعابیر است زینب
او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب

(باید که شام و کوفه را باهم بگیرد) 2

(تا کربلا، تا کربلا را دید زینب
آمد سرش از آن چه می‌ترسید زینب) 2

بعد از حسن هرگز نمی‌خندید زینب
گرچه به این عالم نفس بخشید زینب

(می‌گفتُ غم راهِ نفس‌هایم بگیرد) 2

آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد
راحت نمی‌گردد فقط باید بمیرد

پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد
اکبر اگر این پرده بُگشاید بمیرد

(باید که دستش را علی محکم بگیرد) 2

عباس زانو زد رکابش را گرفته
اکبر دو دست مستجابش را گرفته

حالا حسینش اضطرابش را گرفته
با خواهرش دور رُبابش را گرفته

(بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد) 2

عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست
یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست

یعنی علی، یعنی دَمِ تکبیر اینجاست
یعنی به مرگِ بی‌رگان تعبیر اینجاست

(در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد) 2

سینه سپر کرده سواری را نبیند
قد راست کرده نیزه‌داری را نبیند

تا چادر خانوم غباری را نبیند
دامان طفلان رَدِ خاری را نبیند

فرمود با بانو امیر کربلا من
با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من

پیش تو خاک و پیششان واویتلا من
هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من

(با غم بگو دارد جگر، راهم بگیرد) 2

اما هزاران بار غم را دیده است زینب
پیشانی و ضرب علم دیده است زینب

بی او حرامی و حرم را دید زینب
پنجاه سال این نوحه‌ها را دَم بگیرد

در زیر لب می‌گفت با تکرار ای وای
از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای

از ازدحام و خنده‌ی اَنظار ای وای
از شعله و از خیمه و اشرار ای وای

(دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد) 2

دارد دعا طفلی زِ محمل‌ها نیافتد
یا که حسینش پیش قاتل‌ها نیافتد

تا که سرش نزد اراذل‌ها نیافتد
تا که تنش بین قبایل‌ها نیافتد

تا در بغل آن پیکر دَرهم بگیرد
یا رب دعا کن خواهرش زینب بمیرد
(یا زینب، یا زینب) 2

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش