شب قدری به تو نزدیک میشه قلبم یه قدم

شب قدری به تو نزدیک میشه قلبم یه قدم

[ مازیار طاولی ]
شب قدری به تو نزدیک میشه قلبم یه قدم
جایی آروم نمی‌گیرم غیر آغوش حرم
هر چی تقدیرِ قشنگه تو نجف خورده رقم

کی به مناجات رب تو هر سحر راغبه
یه سوره‌ی سجده‌دار علی ابن ابی‌طالبه

پُر از دلتنگیه سلامِ حیدرم 
نجف لازم‌ترین غلامِ حیدرم

امیرالمومنین علی مولا مدد..‌.

خاک پادریِ صحنت به چشام میده جلا
کاش میشد بگیریم روضه زیر ایوون طلا
شبِ قدره مقدّر کن یه زیارت واسه ما

با بوسه از راهِ دور دارم به سمتت میام 
شبای قدر هیچ کجا نجف نمی‌شه برام

تموم آرزوم وصال حیدره
ارادت‌ورزی‌‌هام حلالِ حیدره

فیض بیداریِ وقت سحرم دست علی‌ست
ای خدا شکر که بر روی سرم دست علی‌ست

عزّتش مال خودش بود به من هم بخشید
آبرویی که به آن مفتخرم دست علی‌ست

یا علی گفت و عرق ریخت مرا نوکر کرد
برکت نان حلال پدرم دست علی‌ست

خوب و بد نان‌خور اوییم بلا استثنا
به کسی کار نداریم کرم دست علی‌ست

ذکر یا فاطمه در روز قیامت دارم
چون صراطی که از آن می‌گذرم دست علی‌ست

روی اعلامیه‌ام ناد علی بنویسید
کار تلقین تن محتضرم دست علی‌ست

کربلایم زِ علی و نجفِ من زِ حسین
سفرم دست حسین و سفرم دست علی‌ست

در نجف تولیت صحن و حرم دست حسین
کربلا تولیت صحن و حرم دست علی‌ست

جلوی چشم ترش فاطمه را می‌کشتند
به‌خدا علّت چشمان ترم دست علی‌ست

نظرات