شب بود نور عرش خداوند دیده شد

شب بود نور عرش خداوند دیده شد

[ مهدی اکبری ]
شب بود نور عرش خداوند دیده شد
فریاد ابرهای بهاری شنیده شد

باران به سمت پهنه‌ی ساحل کشیده شد
در جزر و مَدِّ عاطفه، عشق آفریده شد

امواجِ حاجتیم که غرقِ تلاطمیم
دلدادگانِ حضرتِ معصومه‌ی قُمیم

بالاترین عروج قنوتِ دعا، سلام
پنهان‌ترین تشرُّف جبریل‌ها، سلام

شوق توسلات سحرگاه‌ِ ما، سلام
ای قبله‌ی قیام امام رضا، سلام

 ما حاجیان کعبه‌ی خواهر برادریم
سجده‌گذار تربت موسَی‌بن‌جعفریم

 ما حاجیان کعبه‌ی خواهر برادریم
ریزه‌خوران سفره‌ی موسَی‌بن‌جعفریم

غم در شکوه شادی آئینه‌ها گم است
رزق شراب مستیِ ما پای این خُم است

میلِ کبوترانگی ما به گندم است
زیباترین مسافرتم، مشهد و قم است

این سعی پُر صفا گدا را زیاد کن
جانِ رضا زیارت ما را زیاد کن

نقّاره‌های صحن تو حظّ وضوی ما
مِهرت همیشه آمده در جستجوی ما

ای کاش یاکریم حرم بود قوی ما
بانو نگو بگو همه‌ی آبروی ما

نامت،حجاب روی سر دخترِ من است
ذکر رضا رضا شرفِ کشور من است

 تا طفلِ مکتب تو به عالِم شبیه شد
دست هزار علم، دخیل ضریح شد

مشق پُر اشتباه شب ما، صحیح شد
هر مرجعی کنار تو نُطقش فصیح شد

 حوزه نشانه‌ی هنر سروری توست
فخرِ طباطباییِ ما، نوکری توست

از شوق وصلِ چشمه‌ی تو جو شدن خوش است
مثل گلاب در حرمَت بو شدن خوش است

در دست خادمان تو، جارو شدن خوش است
در صحن آب و آینه آهو شدن خوش است

آهو نشد نشد، تو بیا وُ ثواب کن
من را کبوتر حرمَت انتخاب کن

از برکت حضور تو دنیا ادامه داشت
امروز رفت و فرصت فردا ادامه داشت

در هیبت تو جلوه‌ی زهرا ادامه داشت
این اِشفَعی لَنای لب ما ادامه داشت

تا در زمان حادثه‌ها مادری کنی
در حشر با شفاعت خود، محشری کنی

کم کم شروع واقعه‌ی اشک و آه شد
تب کردی و کرانه‌ی گیتی تباه شد

روز عَجم زمان غروبت، سیاه شد
قم نه، بگو تمام جهان بی پناه شد

سَم گرچه نای پَر زدنت را نشانده است
امّا وقار ساحت تو حفظ مانده است

بالت نسوخت و پَرِ تو لطمه‌ای ندید
در قم حریم معجر تو لطمه‌ای ندید

در طوس، شأن دلبر تو لطمه‌ای ندید
موی سر برادر تو لطمه‌ای ندید 

وای از دمی که خواهری از تل نگاه کرد
یک مست نیزه وارد حلقوم شاه کرد

******

شلوغِ قتله‌گاه تو 
صدا به صدا نمی‌رسه 
تو اون شلوغیا یکی
به دادت چرا نمی‌رسه 

سرت رو بردن
روی نیزه‌ها چرا سرت رو بردن
کفن نداری چرا یادگار مادرت رو بردن

آه بد تا کردن
راه حلقوم تو با یه کهنه خنجر وا کردن

بد تا کردن
واسه سر بریدنت تو قتلگاه دعوا کردن

بد تا کردن
تو رو با نیزه زدن خون به دل زهرا کردن

بد تا کردن
چه جنایتی تو قتله‌گاه تو برپا کردن

مظلوم حسینم

(مظلوم، مظلوم، مظلوم ای حسین جان)

*****

از این طرف یه مادری تو مقتل گریه کنان میاد
از اون طرف برای غارت پیکرت سنان میاد

قرار زینب، نیزه‌ها رو می‌بینی کنار زینب
بلندشو داداش، جز تو محرمی دیگه نداره زینب

قلبم خونه، مادرم بنِی میگه نوحه واست می‌خونه
قلبم خونه، یه نفر داره میاد با پا تو رو بر گردونه

قلبم خونه، داره نیزه‌شو سنان تو دهنت می‌چرخونه
قبلم خونه، عصبانیت حرمله منو می‌ترسونه

*****

چون مسیر زندگی برعکس عالم می‌رویم
پس برای شادی تو در پی غم می‌رویم

دلخوشی‌های جهان ارزانی این خلق چون
ما برای دلخوشی‌مان زیر پرچم می‌رویم

مردم عاقل ز ما دیوانگان فهمیده‌اند
ما تمام سال را دنبال ماتم می‌رویم

رو به تو انداخته آدم و ما هم همچنان
شیوه‌ی آدم شدن را مثل آدم می‌رویم

نظرات