شاهِ غریب کربلا، حسین جان بیا کشتند عباس تو را، حسین جان بیا *** میسره میمنه، ابریه دشمنه بارش تیرها از، رعد تیرافکنه چند هزار تیر فقط، داره منو میزنه چشم من بر حرم، چشم حرم بر منه ساغی چون مشک داره میباره کوچیک میشه گریه کن ای اباالفضل، وقت باریدنه گریه کن بر دختری که دادی بر اون قول آب و گریه کن بر اصغری که زل زده چشم رباب و گریه کن شاید سبک شی دستها سنگینترت کرد دادی دست اما چه فایده دادی از دست دُرّ ناب و *** شرمندهام ز خیمهها، حسین جان بیا به دامنت دست جا، حسین جان بیا شاه غریب کربلا، حسین جان بیا