سرزده باز دلم تا حرمت در زده

سرزده باز دلم تا حرمت در زده

[ مهدی اکبری ]
سر زده باز دلم تا حرمت پر زده
عمریه این در و اون در زده
به سیم آخر زده

نگارم، کرب‌و‌ بلا دوباره بی‌قرارم
کی میام سر به ضریح بزارم
ثانیه می‌شمارم

(حرم تا حرم پر کشیدن داره
مثل آهو اینجا دویدن داره) ۲

حرم تا حرم ضَجّه‌ی فاطمه‌است
که اینجاست که جامه دریدن داره

دلبرم، سایه‌ی دست تو روی سرم
کی پیام پابوس تاج سرم
یک شب جمعه حرم

دل فدات، قد کشیدم توی روضه‌هات
مجنونم کرده آب فرات، این دل و کرب و بلا

(شبای زیارت چه لذت ذاره
میگن کربلا رفته عزت داره) ۲

میگن هرکسی کربلا رو دیده
می‌خونه توی باغ جَنَّت.........

نظرات