ستون خیمه ی حرم برادرم عباس
1808
4
- ذاکر: حنیف طاهری
- سبک: شور
- موضوع: حضرت عباس (ع)
- مناسبت: شب نهم محرم
- سال: 1403
ستون خیمهی حرم برادرم عباس
به من بگو برادرم، برادرم عباس
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
پناه خیمهها و سردارم رفت
خدا ببین همه کس و کارم رفت
حسین بیبرادرش میمیره
واسه یه قطره آب علمدارم رفت
صدا پیچیده تو حرم دیگه علم افتاد
خبر رسید میون خیمه خواهرم افتاد
* * * *
به خون نشسته نظرت
زدن عمودی به سرت
قد رشید تو نقش زمینه
خون سرت بند نمیاد
کسی دیگه آب نمیخواد
به انتظارت نشسته سکینه
اینا دل حرم رو از جا کَندن
پاشو ببین دارن به چی میخندن
تو میگی از رقیهای شرمنده
منم میگم که بچهها شرمندن
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
* * * *
دیگه یه قطره آب خوش نمیخوره زینب
آتیش میفته بعد تو رو چادر زینب
نزار جلو چشم ترم
وا بشه پاشون به حرم
پاشو که خیمه پناهی نداره
حرومیها سر میرسن
همین الان دختر من
باید که گوشوارهشو در بیاره
بدون تو حرم شده آواره
آخه کی و به جز تو زینب داره
منو تو از رو نیزهها میبینیم
خواهرمون تو کوچه و بازاره
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
پناه خیمهها و سردارم رفت
خدا ببین همه کس و کارم رفت
حسین بیبرادرش میمیره
واسه یه قطره آب علمدارم رفت
به من بگو برادرم، برادرم عباس
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
پناه خیمهها و سردارم رفت
خدا ببین همه کس و کارم رفت
حسین بیبرادرش میمیره
واسه یه قطره آب علمدارم رفت
صدا پیچیده تو حرم دیگه علم افتاد
خبر رسید میون خیمه خواهرم افتاد
* * * *
به خون نشسته نظرت
زدن عمودی به سرت
قد رشید تو نقش زمینه
خون سرت بند نمیاد
کسی دیگه آب نمیخواد
به انتظارت نشسته سکینه
اینا دل حرم رو از جا کَندن
پاشو ببین دارن به چی میخندن
تو میگی از رقیهای شرمنده
منم میگم که بچهها شرمندن
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
* * * *
دیگه یه قطره آب خوش نمیخوره زینب
آتیش میفته بعد تو رو چادر زینب
نزار جلو چشم ترم
وا بشه پاشون به حرم
پاشو که خیمه پناهی نداره
حرومیها سر میرسن
همین الان دختر من
باید که گوشوارهشو در بیاره
بدون تو حرم شده آواره
آخه کی و به جز تو زینب داره
منو تو از رو نیزهها میبینیم
خواهرمون تو کوچه و بازاره
به کی سپردی علمو
به کی سپردی حرمو
بدون تو کار خیمه تمومه
کجا میری ای قمرم
میشکنه بیتو کمرم
اونی که تو مشکته آبرومه
پناه خیمهها و سردارم رفت
خدا ببین همه کس و کارم رفت
حسین بیبرادرش میمیره
واسه یه قطره آب علمدارم رفت
نظرات
نظری وجود ندارد !