ز من نپرس که عمری چیکار می‌کردم

ز من نپرس که عمری چیکار می‌کردم

[ جواد مقدم ]
زِ من مپرس که عمری چه کار می‌کردم
گنه به محضر پروردگار می‌کردم

بیا و آبرویم را بخر که بین همه
به دوستی شما افتخار می‌کردم

(اگر حرام نبود اِی شهید ماه حرام)۳
به یاد تشنگی‌ات انتحار می‌کردم

(اگر قرار بُوَد که ببینم تو را به وقت جان دادن)۲
تمام عمر آرزوی اهتزار می‌کردم

(حلول ماه محرم غم نهانم را 
به پیرهن مشکی‌ام آشکار می‌کردم)۲

صَلَّ اللهُ علیک یا ابا عبدالله...

(شادی هر دو جهان بی‌تو مرا جز غم نیست)۲
جنت بی‌تو عذابش زِ جهنم کم نیست

بگذار آدمیان طعنه زنندم گویند
هر که خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست

نظرات