زمین ز حیرت، به جست و جویت زمان به سر میدمد به سویت تو آسمانی علی که در نمازی گرفته بارانی از وضویت شکوهِ نامِ تو مستی آرَد عدم نشان را به هستی آرَد نگاه تو مِی پرستی آرَد چه بادهای بوده در سبویت؟ (علی، علی، علی، علی)۲ فقط دو چشمِ تو شاهدِ تو چگونه گویم علی محامدِ تو چو قبلهی ماست مولِد تو به سجده رفتیم به سوی کویت به عرش اعلی رسیده بودی از آسمان ماه چیده بودی مگر چه در چاه دیده بودی که محرم است او به گفت و گویت علی، علی، علی، علی