زان یار دلنوازم، شُكریست با شكایت گر نكتهدانِ عشقی، بشنو تو این حكایت بیمُزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کَس را مَخدومِ بیعنایت در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت ***** لطفی که کردهای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرو مادرم حسین **** من آدم توام، آدم مردمم نکن جای جز شلوغیه اربعینت گمم نکن **** از دور خودت دور مکن چند گدا را خوب است که شه دور و بری داشته باشد