روز آخر زندگیمه نوبت من و تشنگیمه جیگری که میریزه توو طشت شاهده غم بچگیمه من و مادر و رهگذری ... اُفتادم به چه دردسری من چهل سالِ پیش توو کوچه نصیبم شده خون جگری پارهپاره شد توو کوچه جگر من دنبالم میگشت توو کوچه مادر من خاک چادر و تکوندم با چش تر اما جای سیلی خوب نشد تا آخر ۲ ******** شلوغه دور بستر من برادر خواهرام پیشمَن من مدینه ام اما حسین! تو غریب میشی دور از وطن به تنم اگه تیر بزنن تو برام باز میاری کفن فدای تو بشم که رو خاک رها میمونی بیپیرُهن مادر و خودم تا گودالت میارم محاله توو شلوغی تنهاش بذارم توی کوچه سپرش میشدم ای کاش بذا عبداللهِ من فدات شه داداش کانال متن روضه مجمع الذاکرین