از ازل بر سر خوان کریمم

[ یاسین قنبری(کانال متن روضه مجمع الذاکرین) ]
از ازل بر سر خوان کریمم
گدای جود و احسان کریمم

دار و ندار خود را ، به او بدهکارم من
حسین حسینم را از ، لطف حسن دارم من

کریم آل طاها ، حسن یابن الزهرا

بر کرم نامش اعتبار بخشید
زندگی خود را سه بار بخشید

بحر کرامت بود و ، با فقرا می‌جوشید
زیر لباسش اما ، باز زره میپوشید

ندیده دیده آنچه را که دیده
غم مادر امانش را بریده

وای از آن روزیکه ، کوچه پر از مردم بود
سر بسته گویم زهرا ، بین شلوغی گم بود

گر چه او خود غریب عالمین است
دم آخرش گریان حسین است

خیره به تشت میشد و ، به یاد تشت زر بود
روی لبش لایوم و ، به فکر چوب تر بود


علی سلطانی

کانال متن روضه مجمع الذاکرین

نظرات