رحمت خدا، شوکت نبی

رحمت خدا، شوکت نبی

[ حسن عطایی ]
رحمتِ خدا، شوکتِ نبی
رو تار و پودِ نگاته

مرگ ز خوبی و بدی آقا
به دعاته

حتی برای دشمنا
باب نجاته

شمرو با وساطت پیش بابا
یه روزی دادی نجات با

قسمِ حضرت زهرا
ای اَبَالاَحرارِ دنیا

قربونِ این‌همه لطف و
کَرَمِ بی حدت آقام آقام

تویی که ناجیِ منی
توی دریای گناه، ارباب ارباب

تویی که با گریه برات
میشه حالم رو به راه، ارباب ارباب

میشه نگاه کنی به من، منِ زارو بی پناه؟
ارباب ارباب

حسین اربابم، منو دریابم...

ای غزلِ رب، هیبتِ علی
تو وجودت، جگره

هم مهربونی، هم قهر تو
شونه بره

رحمت و غضب
چجوری تو یه نفره؟

ارباب، با قمر پا به رکاب شد
زهره‌ی دشمنا آب شد

ولی تا دیدی چشم دشمن
اذیتِ با آفتاب شد

لعنت الله به آتش بست
آخر کاری مجاب شد

میون معرکه تو پَرِ هدایتی
ارباب ارباب

حتی تو قتلگاهتم، توپِیِ شکایتی
ارباب ارباب

بدم ولی مُحبتم، بخرم رفاقتی
ارباب ارباب

حسین اربابم، منو دریابم...

ای سِر خدا، نور ازلی
جن و پری، نوکرِ تو

ابرو باد و خورشید و فَلَک
محضر تو

خواسته‌ی همه، اینه بشن
سپر تو

ضعفت، واست آورده تلاوت
جبرئیل اومده با هر

پر زدنش بشه پر پر
ولی آقا میگی آخر

کافیه آهِ رقیه‌ام
کن فَیَکون شه یه لشکر

اگه نبودیم اون روزا، که بگیم یارِ توییم
ارباب ارباب

وقتی که زیر پرچمیم، توی دربار توییم
ارباب ارباب

با نظر امام رضا عمری پا کار توییم
ارباب ارباب

نظرات

امیر طاها نکوبیدارامیر طاها نکوبیدار

عالی