دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه

دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه

[ عبدالرضا هلالی ]
دلِ دریا رو خون کردی تو ای سقّای تشنه
دیگه من روضه می‌خونم با این لب‌های تشنه

بمیرم عَلَم افتاد رو زمین خواهرم افتاد

گمونم مادرم عباس به کنارِ تو بوده
دیدی حالا می‌گفتم من رخِ زهرا کبوده
دلِ من بی‌قراره، شده مشکِ تو پاره

دیگه بین غل‌و‌زنجیر میره زینب اسارت
دیگه گوشواره و خلخال و معجر میشه غارت

امون از دلِ زینب، داغِ تو قاتلِ زینب

نگران بودی کاش علمدارت بود در امان بودی
نگران بودی کشته‌ی گرسنه‌ی دَمِ اذان بودی

گریه به اون ساعتِ گرم و تار می‌کنم
مثل رباب از سایه فرار می‌کنم

عالمو به داغِ حسین دچار می‌کنم
مثل رباب از سایه فرار می‌کنم

اون‌همه فریاد زدی، حریفِ دِرهَم نشد
حتی علی‌اکبرم اینقده دَرهَم نشد

غریبِ مادر حسین، غریبِ مادر حسین

نظرات