دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه

دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه

[ حاج عبدالرضا هلالی ]
دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه
دیگه من روضه می‌خونم با این لب‌های تشنه

بمیرم علم افتاد رو زمین خواهرم افتاد
گمونم مادرم، عباس به کنار تو بوده

دیدی حالا می‌گفتم من رُخ زهرا کبوده
دل من بی‌قراره، شده مشک تو پاره

دیگه بین غل و زنجیر می‌ره زینب اسارت
دیگه گوشواره و خلخال و معجر می‌شه غارت

(امون از دل زینب داغ تو قاتل زینب) 2

نظرات