دلشوره شیرین

دلشوره شیرین

[ سید محمدرضا نوشه‌ور ]
می‌دونی این روزا دلتنگم ، می‌دونم اشکامو می‌بینی
اربعین هستم یا نه آقا ، چه دلشوره‌های شیرینی
اشکامو می‌بینی

ياساكن گَلبي تَدري ابحالي
مجروح و بس انته اتداويني

كربلاء مشايه اربعين
شوگي و حُبي و دنيايه و ديني
داويني داويني

آقا بخدا خواب شب‌هامه کربلا
هر جا که برم پیش چشمامه کربلا
رویامه رویامه رویامه کربلا کربلا

جانم به زوار آقای کربلا
وعدمون اربعین مشایه کربلا
دردامون درمون می‌شه با یه کربلا ، کربلا
...
واللهِ اَحلى مافي الدنيا كربلاء
فوقَ الارضِ جنّةُ العليا كربلاء
لا واللهِ لَن انساكِ يا كربلاء

کی می‌تونه غیر تو بفهمه حالمو
میدونم که می‌شنوی صدای قلبمو
کاش من و ضریح تو بغل کنیم همو اربابم

ضاقَ صدري بالهَوى لبينِ الحرمين
في الغروبِ يَعتَلي اذانُ الحرمين
قلبي مشتاقٌ إلى زيارةُ الحسين یا مولا

آقا بخدا خواب شب‌هامه کربلا
، هر جا که برم پیش چشمامه کربلا
رویامه رویامه رویامه کربلا ، کربلا

جانم به زوار آقای کربلا
وعدمون اربعین مشایه کربلا
دردامون درمون می‌شه با یه کربلا ، کربلا

نظرات