در حضور اهل بیت عباس می آموخت اینكه

در حضور اهل بیت عباس می آموخت اینكه

[ حاج محمود کریمی ]
در حضور اهل بیت عباس می آموخت اینكه 
من دو زانو با ادب پایین سفره می نشینم 

قد كشید عباس با شیر من و نان امامت 
نان خوشبویی كه خورد از دست شاهنشاه دینم 

خرده نان مانده از آن سفره را دادم به عالم 
عالمی حاجت گرفت از سفره ی ام البنینم 

هر زمان دلگیر بود از غم، حسینم، گفت مادر 
اول صبح آمدم عباس را اول ببینم 

تا علیِ اكبر و قاسم به من گفتند مادر 
در دلم گفتم كه اكنون واقعاً امّ البنینم 

من رعیت بودم و سلطان عالم با نگاهی 
برد من را و پس از آن ساكن خاك گلینم 

گریه كردم پا به پای زینب اما پاك كردم 
اشك او با معجر خود اشك خود با آستینم 

من كجا و مادری كردن برای آل عصمت 
عذر خدمت دارم و از روی زهرا شرمگینم

نظرات