دریا شدی حسین گوهر در بیاورد

دریا شدی حسین گوهر در بیاورد

[ حاج محمود کریمی ]
دریا شدی، حسین گوهر دربیاورد
طوبی شدی که عشق، ثمر دربیاورد
از آسمان حسن، قمر دربیاورد
وقتی ز راز چشم تو، سر دربیاورد

امشب پدر کنار تو، پر دربیاورد

سر تا‌به‌پا حسن شده؛ پا تا به سر، حسین
از هرطرف پیمبری؛ از هر نظر، حسین
با برگ‌و‌بار و روی تو شد بارور حسین
شیرین‌تر از عسل شده‌ای تا مگر حسین

با بوسه از لب تو، شکر دربیاورد

جبریل آمده به سلام شما رسد
شاید به فیض حظّ کلام شما رسد
جایی نداشت تا سر بام شما رسد
خواهد اگر به پای غلام شما رسد

باید که چند بال دگر دربیاورد

محراب ابروان تو شد قتلگاه ما
شد مشتبه ز قبله به میخانه، راه ما
ای بهتر از هزار یقین، اشتباه ما
در دست چشم توست، تمام صلاح ما

تا جان ما به نیم‌نظر دربیاورد

پیغمبرانه، خُلقاً و خَلقاً فقط تویی
اعجاز بیت‌های مطنطن فقط تویی
طوفان تندباد تهمتن فقط تویی
کابوس سخت زهره‌ی دشمن فقط تویی

تیغت کجاست تا که جگر دربیاورد

تفریح می‌کنی به همین تار و مارها
بگذار تا کمی بنشیند غبارها
تا بنگرم که پرشده خاک از مزارها
پیچیده است ناله‌یشان، الفرارها

حیدر رسیده است؛ پدر دربیاورد

ای در سرادقات الهی، محافلت
سجّاده‌ی حسین، شکوه نوافلت
ای جلوه‌ی جمالی‌اش، اخلاق کاملت
ای جذبه‌ی جلال خدا در حمایلت

از ما نگاه توست که زر دربیاورد

از پشت در ببین که گدا، سربه‌شانه است
از پشت در ببین که بهانه، اعانه است
از پشت در ببین که گدایی، بهانه است 
در غیبت پدر، پسر آقای خانه است 

ارباب، دست معجزه‌گر دربیاورد

عرشی شدیم با نفس جاودانه‌ات
از بوی سیب زمزمه‌های شبانه‌ات
از اشک‌های نیمه‌شب عاشقانه‌ات
تو در دعا و دامن تو، بین خانه‌ات

صدها شکوفه وقت سحر دربیاورد

ما را که کشته کرب‌وبلایت هنوز هم 
ما را به خون‌نشانده صدایت هنوز هم
پایین‌پا شده جایت هنوز هم 
ارباب‌زاده‌ای و گدایت هنوز هم

سر را گرفته است که بر دربیاورد

نظرات