دارم میمیرم
8923
41
- ذاکر: حمید علیمی
- سبک: شور
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: ماه صفر
- سال: 1403
دارم میمیرم، سرت رو رویِ نیزه دیدم
دیدی تویِ صحرا دویدم (از حرمله چیا شنیدم)۲
تو اون شلوغی، شمرو دیدم با خنجر اومد
خنجر که رویِ حنجر اومد، نالهیِ مادرت دراومد
دارم میمیرم
مگه نگفتم، به دست نکن انگشترت رو
دیدی رو خارا دخترت رو، چقدر زدن خواهرت رو
دارم میمیرم
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن شاهی که انگشتر ندارد
یک جایِ سالم بر همه پیکر ندارد
جایی برای بوسهیِ مادر ندارد
من بیوضو مویِ تورا شانه نکردم
حالا به دنبالِ سرت باید بگردم
جلو چشمایِ مادرِ تو، یه عده بیحیا رسیدن
تو اولین شهید بودی، سرت رو از قفا بریدن
روزِ منو سیاه کردن، خونِ تورو مُباح کردن
بعد بریدنِ سر تو، حمله به خیمهگاه کردن
انگار هنوز دارن کبوترو پر میبُرن
انگار هنوز دارن دَمِ غروب سر میبرن
خبر داری مرا بازار بردند
میانِ مجلس اَغیار بردند
اونکه تورو کُشت، دستامو بسته
مثلِ اباالفضل، سرم شکسته
دیدی تویِ صحرا دویدم (از حرمله چیا شنیدم)۲
تو اون شلوغی، شمرو دیدم با خنجر اومد
خنجر که رویِ حنجر اومد، نالهیِ مادرت دراومد
دارم میمیرم
مگه نگفتم، به دست نکن انگشترت رو
دیدی رو خارا دخترت رو، چقدر زدن خواهرت رو
دارم میمیرم
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن شاهی که انگشتر ندارد
یک جایِ سالم بر همه پیکر ندارد
جایی برای بوسهیِ مادر ندارد
من بیوضو مویِ تورا شانه نکردم
حالا به دنبالِ سرت باید بگردم
جلو چشمایِ مادرِ تو، یه عده بیحیا رسیدن
تو اولین شهید بودی، سرت رو از قفا بریدن
روزِ منو سیاه کردن، خونِ تورو مُباح کردن
بعد بریدنِ سر تو، حمله به خیمهگاه کردن
انگار هنوز دارن کبوترو پر میبُرن
انگار هنوز دارن دَمِ غروب سر میبرن
خبر داری مرا بازار بردند
میانِ مجلس اَغیار بردند
اونکه تورو کُشت، دستامو بسته
مثلِ اباالفضل، سرم شکسته
نظرات
نظری وجود ندارد !