خیلی بَدم می‌دونم اما تنها تویی یار و حبیبم

خیلی بَدم می‌دونم اما تنها تویی یار و حبیبم

[ محمدرضا میرزاخانی ]
خیلی بَدم می‌دونم اما تنها تویی یار و حبیبم
الحمدلله عمریه من گریه‌کنِ شیبُ‌الخضیبم

دوری بسه، دارم گِله، من از فراق کربلا 
صبرم دیگه حدّی داره، با ما مگه قهری آقا؟
آرزومه، خاکم کنن، توی حرم پایین پا

کربلا، این قصّه انگار آخراشه
مارو نبُردی آقا باشه
عمریه چشمم چشم به راشه

اربابم، حسین حسین حسین حسین جان...
****
یادم نمی‌ره اولین‌بار که واسه تو مشکی پوشیدم 
آقا با پولای تو جیبیم واسه علامت پَر خریدم

از نون سفره‌م می‌زنم، تا خرج روضه‌هات کنم 
یه جون دارم که چیزی نیست، لب تر کنی فدات کنم
کاشکی بشه حتی تو خواب یه دل سیر نگات کنم

آقاجون، دیوونه‌ی کربُبلاتم
من کفتر جَلد نگاتم
تا آخرش آقا باهاتم
 
اربابم، حسین حسین حسین حسین جان...

نظرات