خون شریفت ای دوست با قلب ما چهها کرد تنها به غربت ما داغِ تو اعتنا کرد ما دلخوشی نداریم، غیر حسین گفتن پس خوش به حال آن که نام تو را صدا کرد دنبال دستههایت از کودکی دویدم ما را زِ اهل دنیا تیغ عَلم سوا کرد دار و ندار مایی، سرمایهی گدایی اشک تو چشم ما را مَشکی گرانبها کرد از پادوییِ روضه بهتر چه افتخاری؟ یک کفش جفت کردم، زهرا مرا دعا کرد خرجیِ اربعینم پیش ابوتراب است اسباب رفتنم را هر بار دست و پا کرد داغ تو را چشیدن والله کار ما نیست حقّ مصیبتت را زینب فقط ادا کرد نوکر برای گریه سیری نمیشناسد شوریِ اشک هیئت، ما را خوشاشتها کرد مُهری که تربت توست درد مرا دوا کرد از وضع کفن و دفنت اینقدر میتوان گفت قوم بنیاسد را درگیر بوریا کرد آیات پیکر تو در سطح دشت پخش است از بس که روی جسمت مَرکب برو بیا کرد اباعبدالله یا اباعبدالله...