حیدر که بود زینت هستی عبادتش

حیدر که بود زینت هستی عبادتش

[ امیر کرمانشاهی ]
حیدر که بود زینتِ هستی عبادتش
زینب زِ عرش آمده گردیده زینتش

زینب چه زینبی که شده در طفولیت
آغوش پنج حجّت حق مهد عصمتش

زینب چه زینبی زِ همان خردسالگی
خواندند صابرین جبلِ استقامتش

جبریل خاک‌بوسِ اتاق جلالتش
روح‌القُدُس ملازم روح قداستش

جایی برای عالِمِ دیگر نمانده است
آن‌جا که هست زینب و عِلم و فقاهتش

هرجا سخن به یاد حسین است لاجَرم
آید کلام زینب و عشق و محبّتش

چشمی به سمت سایه‌ی او هم نرفته است 
سوگند می‌خورم به حیا و نجابتش

زیبا سروده شاعر دلداده‌ای که گفت
زینب عفیفه‌ایست که در راه عفّتش

عباس می‌دهد نخِ معجر نمی‌دهد
یک لحظه چادرِ شرف از سر نمی‌دهد
****
بی‌سر و سامان تواَم یا حسین
دست به دامان تواَم یا حسین

نظرات