حسرت عمرمه ای کاش جزو خادمات بودم یا اصن جَلد تو بودم مث کفترات بودم از رو گلدسته نگاه به حرمت یه چیز دیگست چی میشد منم یکی از نقارههات بودم از تو دارم همه زندگیمو کل داراییِ زندگیمو واسه بچههام همیشه میگم اولین مشهد و خاطرات بچگیمو تو مهتاب منی، رگ خواب منی وقتی مشهد نیستم تو بیتاب منی تو نایاب منی، مِیِ ناب منی گفتم بازم میگم تو ارباب منی جانم امام رضا...