سایر ذاکرین

هرکس ز در تو حاجتی می‌خواهد

451
6
هرکس ز درِ تو حاجتی می‌خواهد
من آمده‌ام فقط تو را می‌خواهم


گفتم که فراق را نبینم دیدم
آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم

من ضرر کردم و تو معتمد بازاری
بار من را نخریدند تو برمیداری

بار مرا بخر نخری گریه می‌کنم
من را یه کربلا ببر نبری گریه می‌کنم

آن یتیمان که ز خرمای علی سیر شدند
پای گودال رسیدند همگی شیر شدند

سختِ برای هر دختری که خودش سر مجروح بابا رو ببنده
بدتر از اینا این که ببینه قاتل بابا روبروش داره میخنده

دخترای مادر سادات این صحنه رو دیدن سرانجام
زینب تو کوفه و رقیّه یه گوشه تو خرابه‌ی شام

بابا حسینم برات بمیرم حالا بیا سرت رو تو بغل بگیرم
لبهات پرخون لبهام پر خون بدجور زیر بار کتک‌هاشون اسیرم

راهمو توی کوچه بستن
سر سه ساله‌اتو شکستن

یارالی رقیّه یارالی

موهای سوختمو کشیدن
همون حرومیا که مستن

خواب و خیال شده کربلا

من که دلم خیلی برات تنگ شده عشقم
نمی‌دونم دلت برام تنگ شده یا نه

هیچ موقع جز خودت کسی رو دوست نداشتم
عاشق کنار میاد با این تنهاییا نه

دلم هواتو کرده هوامو داری
دارم می‌میرم اینجا صدامو داری

دنیا رو بدون تو نمی‌خوام
زخمی شده از گریه چشام

له له زدم اینقدر که بیام
نشد، نشد، نشد

حسین جان

لطفی که تو کرده ای به من مادرم نکرد

گر نبخشید نبخشید امّا
دست ما را به محرّم برسانید فقط

حسین

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش