تو رفیق من و تو عزیز منی خدا میدونه که همهچیز منی تو برام نفَسی، تو هوای منی من برای تو و تو برای منی ای رفیق بچگیام، داری میبینی پای روضهی تو از ما از گذشته سنّی موقع زیارت تو یه لحظه دیدم رُو ضریح تو نوشته حسینُ مِنّی نمیدونم چی شد که از میون زوّار خودم رو به اون قسمت ضریح رسوندم درسته گفتم اشتباه، ولی قشنگ شد حسینُ مِنّی رو حسینِ مَنی خوندم (حسین، حسین)٢، یا اباعبدالله ... تو پناه منی، تو امان منی هیجان منی، ضربان منی تو امید منی، تو نجات منی تو وجود منی، توی ذات منی تمومِ دار و ندارم اشکِ تُو روضهست مگه چیزی بهتر از این سرمایه داریم؟ بهترین خاطرههای زندگیمون و از شبای تُو مسیرِ مشّایه داریم چقدر توی سایهی موکبا برای خوردن چاییِ اَبوعلی نشستم وقتی رسیدم اربعین پای ضریحت با پسرت مهدی یه عهدِ تازه بستم (حسین، حسین)٢، یا اباعبدالله ...