تو زمینگیری و من بیکَس و یارم زهرا خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا چقدر پیر شدی خانم هجدهساله حق بده تاب ندارد دلِ زارم زهرا خانهام مقتل تو بوده و من شاهد قتل با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا همدم چاهمو همصحبت نخلستانم بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا مَرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا من صف اول هر غَزوه به میدان رفتم ولی اندازهی تو زخم ندارم زهرا یک دل سیر بگو هرچه دلت میخواهد یک دل سیر برای تو ببارم زهرا تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟ خِجِل از قد تو با دیدهی تارم زهرا کفنت را جلوی چشم علی باز نکن که در آورده عزای تو دَمارم زهرا شب به شب مجلس ختمیست،خصوصی اما نه سر قبر تو، بالای مزارم زهرا فاطمه الانه که تو خونه غوغا شه الانه که قد علی تا شه ببین كه دارن در و هل میدن الانه كه با یه لگد وا شه فاطمه، بگو میخوای كنار من باشی خدا كنه از رو زمین پاشی بگو كه حال بچمون خوبه نگو علی بعیده باباشی فاطمه، به زیر در خونِ تو شد جاری تو غم نخور هنوز علی داری فاطمه، اشك خدا میون چشماته زخمیِ تیزِ نوکِ مِسماری