تاره چشمام رمق نداره پام ببین تک و تنها
تبلیغات

تاره چشمام رمق نداره پام ببین تک و تنها

[ مهدی رعنایی ]
تاره چشمام رمق نداره پام ببین تک و تنهام
هر جای این صحرا پخشه تنت بابا، برات بمیرم

آرزوم بود صدتا علی داشتم بهش رسیدم زود 
حالا دارم صدتا علیِ خون‌آلود برات بمیرم

آه چرا تو‌ دل دشمن بی‌نقاب اومدی؟
به التماس افتادم‌ ولدی ولدی

تا قبل از اینی که عمّه بیاد از جات پاشو عزیزم
نذار که این لشکر بخنده به بابات پاشو عزیزم

با سرِ زانو اومدم
بالا سرِ تو ضجّه زدم
جواب لیلا رو چی بدم؟

اگه نبود تو حنجرت لخته خون
بازم می‌گفتی اذون

تا قبل از اینی که عمّه بیاد از جات پاشو عزیزم
نذار که این لشکر بخنده به بابات پاشو عزیزم

خیمه‌گاهه که بی‌تو پُر آهه
زنای جَرّاحه بد زدندت اما
واسه‌ من و لیلا هنوز عزیزی

پیشت هستم 
غصّه نخور حتی اگه شدی دَرهم
توی عبا آروم می‌چینمت کم کم
به‌هم نریزی

آه منِ پیرمرد جسمت رو چه‌طور ببَرم؟
عصای پیریم بودی پسرم پسرم

بعد از تو از خیمه گهواره می‌دزدن وای علی‌اکبر
از گوش دخترها گوشواره می‌دزدن وای علی‌اکبر

فکرش من رو میده عذاب 
رقیه میره بزم شراب
دستاشو می‌بندن با طناب

پاشو نذار خواهراتو چشم به‌ راه 
شد روزگارم سیاه

بعد از تو از خیمه گهواره می‌دزدن وای علی‌اکبر
از گوش دخترها گوشواره می‌دزدن وای علی‌اکبر

نظرات