بی سرو سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین ذهرهی منظومهی زهرا حسین تشنهی افتاده به صحرا حسین سوز بده بر سخن سوختهی خواهرت تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت ناله کنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت گوهر اشکم شده ایثار تو، گریه کنم یاد علمدار تو یا حسین... ای همه هستی زتو پیدا شده یا حسین خاک ضعیف از تو توانا شده یا حسین آنکه تغیر نپذیرد تویی آنچه نمردهاست و نمرید تویی ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو بر سر نی جلوه کنان، سر همچون مه تابان تو مرا مران مرا مران از درت، به پهلوی شکستهی مادرت یا حسین.... بر سر نی زلف رها کردهای با جگر شیعه چه ها کرده ای عاقبت این عشق هلاکم کند برگذر کوی تو خاکم کند گریه بر آن کشته کنم که بر او عرض و سماء گریه کرد مادر و جد و پدرش به زنان و به ملا گریه کرد بر تن صد پارهی او به خدا چشم خدا گریه کرد پیروی از خون خدا می کنم یاد حسین و شهدا می کنم یا حسین.....