کربلایی نریمان پناهی

بین خرابه حالم خرابه

10282
215
بین خرابه ، حالم خرابه
حتّی نشستن، واسم عذابه
از من نمونده جز نیمه جونی
مویی که سوخته ،قدّ کمونی

دودِ گرد پیری ، رو چهرم نشسته
هم دندون شیری ، هم پهلوم شکسته

(واویلا رقیّه)۶

از زجر نامرد، دل غرقِ خونه
تو صورتم زد با تازیونه
از کوفه تا شام حرفای بد زد
پهلوم شکسته از بس لگد زد
از بالای مرکب دستاشو که بند کرد
از موهام گرفت و از رو خاک بلند کرد

(واویلا رقیّه)۶

زخمات عمیقه ، ابروت شکسته
رویِ محاسن ، خون لخته بسته
دندونِ خونی ، لب‌های خونی
موهایِ سوخته ، بابای خونی

چهره‌ات ناشناسِ ، آه ای دادِ بیداد
از بس که سر تو از رو نیزه افتاد

(واویلا رقیّه)۶

این بوی خونه یا بوی آبه
بابا نگو که بویِ شرابه
دیدم سرت رو، تو تشت سر بود
خون گریه می‌کرد زهرا اگر بود
دیدم اشک غربت از چشمات می‌ریزه
دیدم که تو دیدی...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش