(به همه عالم دارم این مباهات که حسینی بودم تمام اوقات من و یک لحظه دوری از تو هیهات یا ثارالله)2 من باید نمی از این دریا باشم مثل تو شهید عاشورا باشم میدانم که مادرت در گودال است میآیم که زائر زهرا باشم یا نور العین عمو حسین ... شده بودم در خیمه بیقرارت ولی اکنون که آمدم زیارت نفس راحت میکشم کنارت یا ثارالله (میگویم جدا ز هر هم و غمی قربان عمو ابی نفسی اُمی)2 در راهت گذشته از خود عبدالله با فریاد لا افارق عمی یا نور العین عمو حسین ... حسنی زاده هستم ای عمو جان زن گریان دیدم شدم پریشان عوض زینب آمدم به میدان یا ثارالله از ماندن به خیمهها بودم دلگیر خوشحالم که با توام زیر شمشیر غیرت دارم و نمیمانم بی تو دست عمه را ببینم در زنجیر یا نور العین عمو حسین ...