به ساحت مقدست عرض سلام عرض درود

به ساحت مقدست عرض سلام عرض درود

[ علی پورکاوه ]
به ساحت مقدست، عرض سلام عرض درود
قشنگترین خاطره‌ها، به زیر پرچم تو بود

خاطره‌هایی که جاری شده بین رگ و خونم
شعرای قدیمی که بازم می‌خپام برات بخونم

من به غیر حرم تو هر کجا برم غریبم
دل نمی‌کنم ازش اخه شده کربلا خونم

کربلا خونمه از چی دل بکنم2
حق دارم که بگم، با تو هموطنم

بارونه بارون چشمای گریون
این شبا گریه عادتم شده
توی رویاشم، کربلا باشم
برای کی دو ساعتم شده
خیلی بی‌تابم نکنه خوابم
حالا که دیگه نوبتم شده 

با کرببلا با کرببلا...

به شوق اون صحن و سرات
پر می‌کشه دلم برات
کاشکی بشه خاکم کنن
با تربت کرببلات

صفحه به صفحه ورق که می‌خوره دفتر عمرم
میبینم با خاطرات کربلا شده لبالب
جسم من دوره ولی شبیه پروانه می‌گرده
دور اون ضریح شیش گوشت آقا چون روحم هر شب

روحم هر شب مثل زینب
پروانه‌ی گلزار ضریح
سِر شوری فوق نوری 
دست خدا معمار ضریح

کوه دردی تو چه مردی
که دل عاشق بی طاقته
جبرییلم مثل ما تو
جانمازش مهر تربته

نگام کبوتر نگات پر میزنه دلم برات
آرزومه خاکم کنن با تربت کرببلات

حسین اقام آقام آقام...

نظرات