وحید شکری

به دریا زده غضبش رو هرکی دیده زود جا زده

5097
50
به دریا زده، غضبش رو هرکی دیده زود جا زده
رگ غیرتش دوباره بالا زده
مثل یه شیر به گله تنها زده

آخرت با معرفتی، تو دل برو و غیرتی
لب ما و قصه ی زلف تو، چه حکایتی، چه عنایتی!

زد به لشکر با رخ دیوانه کننده
دوتا ابروی بُرنده
قد و بالای کُشنده
یه جا می‌لرزه پاهاش
آره وقتی که رقیه بهش میخنده

مرامُ ببین، کفیل مخدرات محمل نشین
تا بودی، رقیه پا نذاشت رو زمین
سفره دار سفره های ام البنین

دلِ منُ بردی ساقیا! ای قسم عراقیا!
تو روزگار و زندگی بهترین اتفاقیا!

بهت میگن همه خدای مردی و غیرت
غضبناک و با ابهت، علمدار با لیاقت
دو تا دستاتُ دادی
خدا هم هرچی داشته، گذاشته واست

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش