بسم‌الله اگه عاشق حضرت یاری

بسم‌الله اگه عاشق حضرت یاری

[ سید مجید بنی فاطمه ]
بسم الله، اگه عاشق حضرت یاری، بسم الله
اگه جایی جز اینجا نداری، بسم الله
اگه اومدی سر بسپاری، بسم الله

(سربه‌داران علمدارِ کربلا
تا ابد در حال تکرار کربلا
قصه‌ها داره، کربلا)۲

قصه‌ی باز این چه شورش است، به گوش عالم می‌رسه
(با دم حی علی العزا، شور محرّم می‌رسه)۲

بسم الله، اگه عاشق حضرت یاری، بسم الله
اگه جایی جز اینجا نداری، بسم الله
اگه اومدی سر بسپاری، بسم الله

(سر به داران علمدار کربلا
تا ابد در حال تکرار کربلا
قصه‌ها داره کربلا)۲

قصه‌ی امشب ما، قصه‌ی درد دوریه
دختری که چندساله کارش فقط صبوریه

قصه‌ی دختری که با گریه خوابش می‌بره، چشم به راه پدره
که شاید یه روزی  از سوریه برگرده شاید، اون و با خودش از اینجا ببره

قصه‌ی شهری که شبا خوابه، امّا اون بی‌تابه، 
و الان درست نمی‌دونه چند هزار شبه از بابا بی‌خبره

مادرش با گریه می‌گه: دخترم لالایی، 
بخواب آروم آروم، شاید امشب توی خواب تو بیاد بابایی

قصه می‌خونه براش، قصه‌ی خرابه و دختری که دلتنگه
می‌گه مادر همه عالم می‌دونن که دخترا بابایین، دخترش با گریه خوابش می‌بره

بسم الله، اگه عاشق حضرت یاری، بسم الله
اگه جایی جز اینجا نداری، بسم الله
اگه اومدی سر بسپاری، بسم الله

سر به داران، علمدار کربلا
تا ابد در حال تکرار کربلا
قصه‌ها داره کربلا

مادرش براش می‌خونه قصه‌ی رقیّه رو
اینجوری پهن می‌کنه بساط بغض و گریه رو

می‌گه دخترم بابات سینه‌زن رقیه بود
بابایی فدایی رقیّه شد

عمری توی هیئتا برای درد و غمش گریه می‌کرد،
آخه اون یه دختر سه ساله بود، یه گل آلاله بود

مردای جنگی اون و کتک زدند
مردای وحشی اون و کتک زدند

هی با گریه‌هاش می‌گفت: 
بس که دویدم عقب قافله
پای من پر شده از آبله

عمه بیا گم شده پیدا شده
کنج خرابه شب یلدا شده

بسم الله، اگه عاشق حضرت یاری، بسم الله
اگه جایی جز اینجا نداری، بسم الله
اگه اومدی سر بسپاری، بسم الله

(سر به داران علمدار کربلا
تا ابد در حال تکرار کربلا
قصه‌ها داره کربلا)۲

نظرات