بسمه هر چی از زمونه پا خوردم

بسمه هر چی از زمونه پا خوردم

[ روح الله رحیمیان ]
بسَمه هرچی از زمونه پا خوردم
من که نون از دست خود آقا خوردم
اونقده دستمو گرفته یه وقتایی
خودم جا خوردم

دوستت دارم، به جون مادرم حسین
سایه‌ی رو سرم حسین
نیازِ من فقط تویی
نازتو می‌خرم حسین

دَمِ تَسکینه اَباعبدللّٰه
ذکرِ شیرینه اَباعبدللّٰه
چه نیازیه به مردم وقتی
ما رو می‌بینه اَباعبدللّٰه

یا اَباعبدللّٰه، یا اَباعبدللّٰه... 

کاسه‌مو پشت در خونت پُر کردم
نون شیطونو با غمت آجر کردم
خودمو تو روضه کنار شیش‌گوشه‌ت
تصوّر کردم

جونم میره، برا اَباعبدللّٰه
به پات می‌مونم وَللّٰه
بهشتو می‌خوام چیکار
بهشت من ثارَالله

نم بارونه اَباعبدللّٰه
عشق مجنونه اَباعبدللّٰه
نمیرم زیر بلیط نامرد
می‌خورم نون اَباعبدللّٰه

یا اَباعبدللّٰه، یا اَباعبدللّٰه... 
****
تو عشقت همراه منه، از گهواره تا لَحد
عاشقتم از اَزل، معشوقٌ اِلَی الاَبَد

دنیا رو بیخیال، دنیا یعنی حسین
نوکر یعنی همه، آقا یعنی حسین

حسین، حسین...

نظرات