بریدم و خمیدم و بدون پیراهن

بریدم و خمیدم و بدون پیراهن

[ کربلایی نریمان پناهی ]
بریدم و خمیدم و بدون پیراهن تو رو که دیدمو 
به خاک و خون تپیدمو چادرمو روی تنت کشیدمو 

خیمه رو تا گودال همش دویدم، بریدم
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم، بریدم

مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...

نشستم و شکستمو
نگاه بکن نیزه بریده دستمو

ببین حسین که خستمو
موند تو دلم زخم تو رو نبستمو

مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...

امونمو تَوونمو بریده بود رگ بریده جونمو
باغ پر از خزونمو فاضِلة الرشیده‌ی کمونمو

مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...

نظرات