برمشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا

برمشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا

[ روح الله رحیمیان ]
بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا 
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

حسین‌جانم، حسین‌جانم، حسین‌جان... 

تشنه‌ی آب فراتم ای اَجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

حسین‌جانم، حسین‌جانم، حسین‌جان... 

از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد: حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد: حسین

حسین‌جانم، حسین‌جانم، حسین‌جان... 
****
شلوغه، تهِ گودالی و دور بدنت شلوغه
****
ناگهان قفل گلوی اهل ناله باز شد
آه ماه ماتم ارباب ما آغاز شد

عالَم لاهوت در این غم به سینه می‌زند
نوح نوحه‌خوان شده آدم به سینه می‌زند

عرش را لرزانده امشب زجّه‌ی جانکاه ما
باز آویزان شده کهنه‌لباس شاه ما

آفتاب صحن، سوی مغرب گودال رفت
بِیرق گنبد عوض شد مادرش از حال رفت

نصب کردم سردر این خانه پرچم را حسین
شکر که امسال هم دیدم محرم را حسین

حسین‌جان، حسین‌جان، حسین‌جان... 

عطر اسفند تو آمد عالَمی مدهوش شد
کوچه و پس‌کوچه‌های شهر مشکی‌پوش شد

نخ به نخ با تار و پودش گریه کرده سوخته
فاطمه رخت عزای ما همه را دوخته

رنگ و بوی نذری تو رنگ و بوی زندگیست
چای سقاخانه‌هایت چاره‌ی بیچارگیست

داربست خیمه‌گاه تو ستون کبریاست
آهن سرد عَلَم‌های تو دلگرمی ماست

ما کبوترهای جَلد در مسیر قبّه‌ایم
زیر سقف هیئتت باشیم، زیر قبّه‌ایم

خواهش دلتنگی ما تنگی آغوش توست

قصّه‌ی ما در حریم ماجرایت قد کشید
کودکی‌هامان میان دسته‌هایت قد کشید

غنچه‌های کوچک ما پَرپَر تو می‌شوند
طفل‌های ما علی اصغر تو می‌شوند

سکه‌ی عشق سه‌ساله رونق بازارهاست
نام شیرین رقیه شوق دختردارهاست

این‌همه پروانه را مجذوب کرده شمع تو
چشم بد تا روز محشر دور باد از جمع تو

دوستی جز با رفیق سینه‌زن مطلوب نیست
حال عابس در فراق شوذَب اصلاً خوب نیست

بی‌زیارت مثل مرغی در میان محبسیم
از شب اوّل برای اربعین دلواپسیم

تو قتیل اشک هستی ما هَلاک کربلا 
کاش خون ما بریزد روی خاک کربلا

اشک‌های ما کفاف زخم‌هایت را نداد
اشک‌های ما کم است و زخم‌های تو زیاد
****
چه می‌شود که مرا هم بغل کنی یکبار؟ 
پسر به لذّت بوسیدن پدر برسد
****
بُنَیَّ، بمیرم زدن روی نیزه سرت رو بُنَیَّ
بُریدن جای بوسه‌ی خواهرت رو بُنَیَّ
****
وقت ذِبحت شمر حس سرفرازی می‌کند
با لب خشکت سنان مست بازی می‌کند

میان گریه‌ی من این سنان چه می‌خندد
دهان باز تو را نیزه‌دار می‌بندد

همه منتظرن مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه

دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه

مونده روی زمین، پیکر تو رها
اَلسَّلامُ عَلیٰ مَن دَفَنَ اَهلِ قُریٰ

خواهرت اگه نیست رفته شامِ بلا
****
حالا چی میشد دخترتو نیاری
حالا چی میشد خواهرتو نیاری
بغل رباب اصغرتو نیاری

نظرات