تو با سر آمدی بگشایی آخر راه جبران را من اصلاً سر نمیخواهم بگیر از دخترت جان را تو بالا را رها کردی که پیش دخترت باشی حسابی شاد کردی تو دل پاییننشینان را به قدری ذوق کردم که به پایم آبله گل کرد اگر خواهی دوباره میدوم کل بیابان را شبیه عمهام زینب ندیدم غیر زیبایی به شکل قاصدک دیدم پدر خار مغیلان را