بازبارانی است چشمانم دارم اذن دخول میخوانم گم شدم خستهام پریشانم به جوادت قسم پشیمانم بی پناهم مرا پناه بده به دلم سوز و اشک و آه بده ای رئوف همیشه خوب سلام پیش تو میشود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هر که رویت ندید شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه روی تو را ندیدم من طعم آغوش تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست، رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانهاش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دوا شود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا به جان جواد شاهِ گنبد طلا، امام رضا جلوههای خدا، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبلهی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوهی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست در حرم هرغروب، بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تا کشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال و پرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفتهای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عدهای مستی بین یک دسته گرگ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان میخورد نیزه او را به هر طرف میبُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عدهای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب میخوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمهی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهر آمد و مادر دوزنِ مو سپید و یک پیکر وانمودند تا زسر معجر ناگهان ساربان زراه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد ******* امام رضا قربون کبوترات یه نگاهی هم بکن به زیر پات من اومدم پیش تو زانو زدم خودمم خوب میدونم چقدر بدم