بارون نبود دریا نبود

بارون نبود دریا نبود

[ سید مجید بنی فاطمه ]
بارون نبود، دریا نبود
پیش از تو جهان این‌همه زیبا نبود
خورشید نبود، مهتاب نبود
این زندگی بی تو غیر مرداب نبود

از دست تو من رزق دو دنیامو گرفتم
هر چی که از این زندگی می‌خوامو گرفتم
هر چی که می‌خواست غیر تو چشممو بگیره
با دستای قلبم جلو چشمامو گرفتم

تو آروم قلب نوکرایی تو حسینی
تو عاقبتِ خیر گدایی تو حسینی

*****

کَسرا نداشت، قیصر نداشت
مثل تو کسی این‌همه نوکر نداشت
شاعر نداشت، مدّاح نداشت
اندازه‌ی تو هیشکی خاطرخواه نداشت

از این دل بی‌طاقت من غمو گرفتی
جز غم خودت غمای عالمو گرفتی
ای شاهی که با لشکری از مِهر و محبّت
با میل خودم کشور قلبمو گرفتی

این زندگی شیرین بوده هر جا که تو بودی
خوشبختیه تضمین بوده هر جا که تو بودی

*****

ای آتشِ در جان من
ای تلخ‌ترین قصّه‌ی تنها شدن
ای بی‌کسِ دور از وطن
ای تشنه‌ی بی یاورِ بی پیرهن

راه نفست رو اون کسی که بسته شمره
اون‌که حُرمت خیامتو شکسته شمره
انگاری رگ حیات عالمو بریده
اون خنجر لب‌پَری که توی دست شمره

گریه می‌کنم با لحظه‌های آخر تو
از روی بلندی چی کشیده خواهر تو

نظرات