اونی که پای پیمبر مونده علیه

اونی که پای پیمبر مونده علیه

[ وحید شکری ]
اونی که پای پیمبر مونده علیه
مرحَبو هم سرِ جاش نشونده، علیه
اونی که رزق دو عالَم توی دستاشه
ما رو سمتِ نجفش کشونده، علیه

غافلم گر بخورم غصّه‌ی نان را که علی
می‌رساند ز نجف رزق گدا را هر روز

دلاورمرده علی، کوبنده علی
به سر نام فاطمه می‌بنده علی
تمامِ کون و مکان محو فضل او
همه ماتن که خداست یا بنده علی

آره دنیای منه
این علی بابای منه...

*****

اونی که جای نبی الله خُفت، علیه
دشمن رو با غضب نگاه‌ش کُشت، علیه
مشتاقم به مرگم از وقتی که شنیدم
اونی که "فَمَن یَمُت یَرَنی" گفت، علیه

قسم به وعده‌ی شیرینِ "مَن یَمُت یَرَنی"
که ایستاده بمیرم به احترام علی

دو عالَم تاجه علی، محتاج علی
نجف هم شد کعبه‌ی حُجّاج علی
پیمبر گفته چنین در شأنش گواه
سخنگوی آن شبِ معراجه علی

آره دنیای منه
این علی بابای منه...

نظرات