سوز بده بر سخنم، به دلِ سوختهی خواهرت تا که بگویم سخن از، تنِ صد چاک علی اکبرت ناله زنم یاد کنم، ز لب خشک علی اصغرت گوهر اشکم شده ایثار تو، ارباب یا حسین گریه کنم یاد علمدار تو، ارباب یا حسین ای پدر و مادر من، به فدای لب عطشان تو نیزه و شمشیر و سنان، کفن پیکر عریان تو بر سر نی جلوه کنان، سرِ همچون مه تابان تو مران مرا مران مرا از درت، ارباب یا حسین به پهلوی شکستهی مادرت، ارباب یا حسین شعلهی دل جاي نوا، همه شب سر كِشَد از ناي من ناله برآيد همه دم، به سماء از همه اعضاي من كز چه جدا شد ز بدن، لب عطشان سر آقای من واي من و واي من و واي من شسته شد از خون رخ مولاي من ارباب یا حسین...