أنت ذکرُ الحسنه، یا اباعبدالله عشقی به جز تو نه، یا اباعبدالله أنت لیلا و أنا، مجنونُ الحسین قسم به کتریِ جوشیده در حسینیه که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم کفن که دست مرا بست دست تو باز است و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم غزل حسین، تو بیبدل حسین فقط ازت میخوام بغل حسین حسین... من به حرم برمیگردم به تو قسم برمیگردم دوسِت دارم آقای فوقالعاده شبیه من مجنون واسه تو زیاده خدا به من کربُبلاتو هدیه داده همه خاطرات خوب زندگیم کربلا اولین عکس قشنگ بچگیم کربلا ما به سرزمین مادری میگیم کربلا حُسن انتخاب من، سایهت مستدام به عمرم اضافه میشه هر وقت کربلام یادشبهخیر دَم بابُ القبله بود گفتم لبّیک یا حسین رو دوش بابام دنیا رو بیخیال، دنیا یعنی حسین نوکر یعنی همه، آقا یعنی حسین لطفت دائمیه و گذری نیست چشمم به دست بنیبشری نیست رفتم دورامو زدم ولی دیدم جایی غیر کربلات خبری نیست حسین...