لالهها پژمرد بلبل را دگر آوا نبود هيچ كس در باغ، مثل باغبان تنها نبود (يك مدينه دشمن و يك خانه بيفاطمه) ۲ بانوي آن خانه كس جز زينب كبري نبود روي سيلي خوردهی زهرا شهادت ميدهد از علي مظلومتر مردي در اين دنيا نبود (نيست جايز، خانهی كفار را آتش زدن) ۲ اي مسلمانان، مسلمان بود زهرا، يا نبود؟ ای جنایتکار، ای بیدادگر، رویت سیاه اجر و پاداش رسالت کشتن زهرا نبود مصطفي از تو مَوَدت خواست، تو سيلي زدي بيحيا سيلي زدن اَجر ذوی القربی نبود ریخت دشمن بر سر زهرا، ولایت را ببین بارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود من نمیگویم چه شد، گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا، فاطمه پیدا نبود