العطشا به کربلا

العطشا به کربلا

[ حاج عبدالرضا هلالی ]
(اَلعَطَشا بِکربلا، تشنه لبی آه کشید 
فاطمه را خبر کنید، روضه به گودال رسید 

خونی شده چرا یال مرکبت 
صَبراً عَلی بلائِک روی لبت
 
گودال و خنجر و شمر و زینبت 
صَبراً عَلی بَلائِک روی لبت 

وای از تنور خولی و امشبت
)صَبراً عَلی بَلائِک روی لبت)۲

مادرتو غصه‌ی روز دهم می‌کشه
خواهرتو ضربه‌ی دوازدهم می‌کشه

چجوری پیدات کنم با دست بسته حسین
من وسط اینهمه نیزه شکسته حسین

نه پیرهنی برات مونده نه زره
روی لبای تو هَل مِن ناصره

پائین مقتلت زهرا زائره
روی لبای تو هَل مِن ناصره

بی تو عقیله باید تنها بره
(روی لبای تو هَل مِن ناصره)۲

اسیری و بی‌کسی قافله و ازدهام
خیلی به ما سخت گذشت میون بازار شام

ببین که شد بیشتر از کرببلا خون دلم
تو کوچه‌ها رقصیدن دوروبر محملم

بعد از تو خورده سنگ دشمن به من
من گریه می‌کنم می‌خندن به من

راهو تو کوچه‌ها می‌بندن به من
من گریه می‌کنم می‌خندن به من

خیلی بی‌احترامی کردن به من
(من گریه می‌کنم می‌خندن به من)۲

مادرتو غصه‌ی روز دهم می‌کشه
خواهرتو ضربه‌ی دوازدهم می‌کشه

چجوری پیدات کنم با دست بسته حسین
من وسط اینهمه نیزه شکسته حسین

نه پیرهنی برات مونده نه زِره
روی لبای تو هَل مِن ناصره

پائین مقتلت زهرا زائره
روی لبای تو هَل مِن ناصره

بی تو عقیله باید تنها بره
روی لبای تو هَل مِن ناصره

اَلعَطَشا بِکربلا، تشنه لبی آه کشید 
فاطمه را خبر کنید، روضه به گودال رسید 

خونی شده چرا یال مرکبت 
صَبراً عَلی بَلائِک روی لبت
 
گودال و خنجر و شمر و زینبت 
صَبراً عَلی بَلائِک روی لبت 

وای از تنور خولی و امشبت
صَبراً عَلی بَلائًک روی لبت

وای یا زهرا

نظرات