اباالفضل۲ تو بودی پناه من و تکیهگاه سپاهم کنار تنت مات و مبهوتم و غرقِ آهم واویلا اباالفضل۲ بلند شو که چشمانتظاره تُو خیمه سکینه رقیّهم میمیره تو رو با همین وضع ببینه واویلا پا شو از رُو خاکا علمدار، جانِ من علم رو یه بار دیگه بردار، جانِ من به شیرخواره داده رقیّه قول آب منو بیشتر از این نکن زار، جانِ من اباالفضل، اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل... ***** اباالفضل شکستی قدم رو، بدون رفته صبر و قرارم رُو دست بریدهت با گریه سرم رو میذارم واویلا اباالفضل بمیرم تنت رو با سرنیزه وا کردن از هم الانه که لشکر بریزن توی خیمه کم کم واویلا نباشی حرم میره غارت عبّاسم میریزن برای غنیمت عبّاسم میترسم از اون لحظهای که با سیلی به زنها بشه هتک حُرمت عبّاسم