آه ریّان پشتِ اسمش بنویس عطشان

آه ریّان پشتِ اسمش بنویس عطشان

[ محمدحسین پویانفر ]
آه ریّان، پشتِ اسمش بنویس عطشان
آه ریّان، جدّ ما به خاک و خون غلتان
آه ریّان، بگو برگه برگه شد قرآن

شیب گودال و شاه بی‌ردا، وا محمّدا
عمّه‌جان رُو به مدینه زده صدا، وا محمّدا

فریاد وا محمّدا، رأس حسین به نیزه‌ها...

*****

آه ریّان، ناله می‌زنم براش از جان
آه ریّان، حتّی از شریعه خورد حیوان
آه ریّان، جلو چشمامه همین الان 

می‌زنه سَنان جدا شِمر جدا، وا محمّدا
برسه اگه صدایی به صدا، وا محمّدا

شیب گودال و شاه بی‌ردا، وا محمّدا
عمّه‌جان رُو به مدینه زده صدا، وا محمّدا

حسین، وای...

*****

آه ریّان، کشته‌ی فتاده در میدان
آه ریّان، حق دارن بِهِش بگن عریان
آه ریّان، جلو چشمامه همین الان 

لااقل صیدتو رُو به قبله کن، شِمر حوصله کن
اوّلش بکُش و بعد هلهله کن، شمر حوصله کن

*****

زمین می‌لرزه، زمان می‌لرزه
سِنان تُو دستِ سَنان می‌لرزه

گوداله، به تو آب نمی‌دن و شِمر چقدر خوشحاله
گوداله، سرِ پیراهن کهنه‌ی تو هم جنجاله

گوداله، بدن مطهّرت روی زمین پاماله
گوداله، خواهرت به سینه می‌کوبه می‌گه با ناله

بأب العطشان، حسین...
...
یکی با نیزه، یکی با خنجر
یکی به پهلو، یکی رُو حنجر

می‌بینه، شِمر می‌شینه رُو سینه خواهرت می‌بینه
می‌بینه، جای سالمی نداره پیکرت می‌بینه

می‌بینه، غارت انگشترت رو دخترت می‌بینه
می‌بینه، سرِتو به روی نیزه مادرت می‌بینه

حسین، وای...

نظرات