آدم نبودم چای روضه آدمم کرد
3596
12
- ذاکر: محمد کمیل
- سبک: شعر مدح
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: شب ششم محرم
- سال: 1403
آدم نبودم چای روضه آدمم کرد
با اعتقادی که به این تجویز دارم
بر صاحب این تکیهها، من تکیه کردم
که آبرو و حرمتی ناچیز دارم
دیگ غذای نذریات را شسته اشکم
در پادشاهی نوکری را نیز دارم
یک شب، سرازیری باب القبله رفتم
پس در میان قبر، دستاویز دارم
با من کفن کن دستمال گریهام را
این گریه را تا روز رستاخیز دارم
بالاترین جا در جنان، دور حسین است
آنجاست که شوری خیال انگیز دارم
مدیون آقای جوانان بهشتم
یک سینه از عشق حسن، لبریز دارم
قاسم کنار خیمهگاهش گفت عموجان
شوقی شبیه اکبرت، یکریز دارم
نه جوشنی اندازهام پیدا شد اینجا
نه ترسی از سرنیزههای تیز دارم
با اعتقادی که به این تجویز دارم
بر صاحب این تکیهها، من تکیه کردم
که آبرو و حرمتی ناچیز دارم
دیگ غذای نذریات را شسته اشکم
در پادشاهی نوکری را نیز دارم
یک شب، سرازیری باب القبله رفتم
پس در میان قبر، دستاویز دارم
با من کفن کن دستمال گریهام را
این گریه را تا روز رستاخیز دارم
بالاترین جا در جنان، دور حسین است
آنجاست که شوری خیال انگیز دارم
مدیون آقای جوانان بهشتم
یک سینه از عشق حسن، لبریز دارم
قاسم کنار خیمهگاهش گفت عموجان
شوقی شبیه اکبرت، یکریز دارم
نه جوشنی اندازهام پیدا شد اینجا
نه ترسی از سرنیزههای تیز دارم
نظرات
نظری وجود ندارد !