(آبرویی بده آنقدر که تا آخر عمر)۲ تا سَری هست فقط پیش شما خم باشد (وقتی دلم دارد هوای مجتبی را باید ببینم بچههای مجتبی را قاسم تو را یک عمر بر دوشم گرفتم با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم)۲ تو اَشبَهُ النّاسِ حسن هستی عزیزم اصلاً برادر جان من هستی عزیزم تحت حضانت بودهای این سینزده سال دستم امانت بودهای این سینزده سال (خیلی برای مجتبی دلتنگ هستم از سوی دلبر نامهای دادی به دستم)۲ زینب، حسن جان تذکره داده به قاسم خواهر ببین آیا زره داده به قاسم؟ قاسم خدا را شکر که اینجا حسن نیست اینجا برای تو زره غیر کفن نیست **** افتادم از پشت فَرَس عمو به فریادم برس