جنبش دانشجویی را دو جور میشود معنا کرد: یک جور به معنای این است که انسان علیه همهی آرمانها حرف بزند و شعار بدهد و مشت گره کند؛ یکی اینکه در خدمت آرمانها حرکت بکند: حرکت جوانانه و جهادانه. در علم هم باید جهادی عمل کرد، در تحصیل علم هم باید جهادی عمل کرد؛ در فعّالیّت سیاسی میدانی هم باید جهادی عمل کرد. جهاد همهاش به معنای شمشیر کشیدن و چپ و راست به این و آن زدن نیست؛ جهاد یعنی خسته نشدن، یعنی با فکر درست و منطقِ درست راهی را انتخاب کردن و ایمان به آن راه پیدا کردن و آن را با همهی سختیهایش، با همهی موانعش دنبال کردن و پیش رفتن. این معنای جهادی عمل کردن است.