انگیزه در درجهی اوّل، میل شخصی به کتاب و علاقهی به کتاب و اُنس با کتاب است. در مرحلهی دوّم، ترویج کتاب است. من مایل هستم که کتابخوانی هر چه بیشتر رواج پیدا کند، چون اعتقادم بر این است که ما محتاج کتاب هستیم؛ همهی آحاد در بخشهای مختلف، طبقات مختلف سنّی و علمی، احتیاج دارند به اینکه کتاب بخوانند و به معنای واقعی کلمه، هیچ چیزی جای کتاب را نمیگیرد. من مایلم که کتابخوانی رواج پیدا کند. امروز یک مقداری شاغلهای دیگر، مثل فضای مجازی، مثل اینجور چیزها، جای کتابخوانی را گرفته؛ این حرکتِ صحیحی نیست. نه اینکه به فضای مجازی مراجعه نکنند یا روزنامه نخوانند؛ چرا، لکن اینها جای کتاب را نباید بگیرد. کتاب بایستی یک جای خاصّی، هم در سبد معیشت مردم و خرید مردم، هم در مجموعهی وقتگذاریهای آنها داشته باشد؛ هر روز یک مقداری کتاب باید بخوانند. من میخواهم این ترویج بشود و آمدنِ من شاید در این جهت مؤثّر باشد؛ این هم یک انگیزهی دیگر است.